معنی انتظامی

لغت نامه دهخدا

انتظامی

انتظامی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) منسوب به انتظام. (فرهنگ فارسی معین).
- قوای انتظامی، قوه هایی که حفظ نظم و آرامش مملکت بعهده ٔ آنهاست، مانند ارتش و شهربانی و ژاندارمری. (از فرهنگ فارسی معین).
- مأمور انتظامی، مأموری که عهده دار حفظ نظم و آرامش است.

فرهنگ معین

انتظامی

(~.) [ع - فا.] (ص نسب.) منسوب به انتظام.،قوای ~ قوایی که حفظ نظم و آرامش مملکت به عهده آن هاست مانند: ارتش، شهربانی، ژاندارمری.

حل جدول

انتظامی

بازیگر فیلم گاو

بازیگر نقش خان مظفر

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

انتظامی

ساماندهی

فارسی به انگلیسی

انتظامی‌

Disciplinary

فارسی به عربی

انتظامی

تادیبی

فرهنگ فارسی هوشیار

انتظامی

قوای انتظامی مانند ارتش، شهربانی، ژاندارمری

معادل ابجد

انتظامی

1402

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری