معنی انحا

فرهنگ عمید

انحا

نحو

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

انحا

اشکال، راه‌ها، روش‌ها، صور، طرق


اقسام

انواع، وجوه، انحا، سوگندها


انواع

اشکال، اطوار، اقسام، انحا


اطوار

ادا، ژست، قر، ناز، اشکال، انحا

فرهنگ فارسی هوشیار

انحا

جمع نحو. سویها گوشه ها، راهها روشها، مثلها مانندها.


انحا ء

(تک: نحو) راه ها، سوی ها، روش ها، مانندها ‎ پیش آمدن، بر گردانیدن، پر خاشیدن جمع نحو. سویها گوشه ها، راهها روشها، مثلها مانندها.


آیین دادرسی

(اسم) مقرراتی که در رسیدگی بدعاوی کیفری و حقوقی از طرف دادگاهها و ما ء موران دادرسی و اصحاب دعوی باید رعایت شود. یا آیین دادرسی کیفری. مقرراتی که در تشریفات رسیدگی بامور کیفری از طرف افراد و مقامات قضائی و افرادی که بنحوی از انحا در دعاوی مدنی دخالت دارند در تمام مراحل رسیدگی باید رعایت شود.


مسامته

مسامتت در فارسی رودر رویی (مصدر) مقابله کردن. یا برهان مسامته. یکی از براهینی است که بمنظور اثبات تناهی ابعاد اقامه شده است. ماحصل برهان آنکه دو خط متوازی هرگاه بنحوی از انحا ء مسامت یکدیگر گردند در اولین نقطه مسامته زاویه ای حادث میکنند و ناچار اولین نقطه ای در مسامته بایستی وجود داشته باشد. بعد از این مقدمه گوییم که خطی از مرکز کره بطور متناهی و مستقیم (بالفرض) خارج میکنیم و خط دیگری بطور بی نهایت از خارج کره محاذی با آن رسم مینماییم وبعد کره را حرکت میدهیم بنحوی که خط مخرج از مرکز کره با خط خارج یعنی خطی که از خارج کره رسم شده است مسامت (هم سمت) شوند ناچار حصول مسامته در اولین نقطه خط متناهی یا غیر متناهی است و بافرض اینکه خط خارج از کره غیرمتناهی است هر نقطه از آن که اولین نقطه مسامته فرض شود مافوق آن نقطه دیگری است بطور بی نهایت و در نتیجه لازم میاید که اولین نقطه هم سمت یعنی مسامت نباشد و بالنتیجه مسامته حاصل نگردد و این امر خلاف فرض و واقع است زیرا بالوجدان میدانیم که موازات قطع شده و مسامته حاصل شده است.

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

انحا

60

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری