معنی انگ انداختن
لغت نامه دهخدا
انگ انداختن. [اَ اَ / اِ ت َ] (مص مرکب) کمال نیاز را داشتن. با جدیت و کوشش در طلب چیزی بودن و نرسیدن. (از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). بسیار حریص بودن. حرص زدن: برای یک پول انگ می اندازد. (از یک پول هم نمیگذرد).
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
بسیار حریص بودن حرص زدن: برای یک پول انگ می اندازد (ازیک پول هم نمیگذرد) .
فرهنگ عوامانه
چیزی را ازا قبل حساب کردن.
معادل ابجد
1177