معنی انیران

لغت نامه دهخدا

انیران

انیران. [اَ] (اِ) نام فرشته ایست که موکل بر عقد نکاح میباشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). در اوستا انغره رئوچه. در پهلوی و پارسی انیران، جزو اول خود مرکب است از اَن علامت نفی و اغره به معنی پایان و حد و حصر و جزو دوم به معنی روشن است جمعاً یعنی روشنی بی پایان. انغزه رئوچه بارگاه جلال اهورمزدا یا عرش اعظم محسوب شده علاوه بر آن نام ایزدی است که نگهبانی روز سی ام بدو سپرده شده. ابوریحان در فهرست روزهای ایرانی این روز را «انیران » و در سغدی «نغر» و درخوارزمی «اونرغ » آورده و زرتشتیان امروز «انارام » گویند. دیگر انیران از اوستایی اَن ْ اَئیریا مرکب از اَن علامت نفی و جزو دوم به معنی آریایی و ایرانی جمعاً غیر آریایی ناایرانی، در پهلوی انیران و در پارسی انیران و مخفف آن انیران بمعنی بیگانه و غیر ایرانی است. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). || روز سی ام از هر ماه شمسی. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج):
انیران ز پیران شنیدم چنان
که می خورد باید به رطل گران.
مسعودسعد.
سفندار مذ ماه رفته تمام
بروزی که خوانی انیرانش نام
در این روز زردشت پاکیزه دین
درآمد سوی حد ایران زمین.
زرتشت بهرام (از آنندراج) (انجمن آرا).
سال در هفتصدوده از گه هجرت این شعر
گفته شد روز انیران ز مه فروردین.
شرف الدین.


انیزان

انیزان. [اَ] (اِ) انیران. (برهان). و این غلط است بدلیلی که در انیران گفته شد. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). رجوع به انیران شود.

فرهنگ عمید

انیران

در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر نکاح،
روز سی‌ام از هر ماه خورشیدی: سفندارمذماه رفته تمام / به‌روزی که خوانی انیرانش نام ـ در این روز زردشت پاکیزه‌دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت‌بهرام: لغت‌نامه: انیران)،
(اسم، صفت) [پهلوی: anērān] غیر ایرانی،
غیر ایران،

فرهنگ معین

انیران

(اِ.) نام فرشته ای در دین زردشتی، نام روز سی ام از هر ماه خورشیدی. [خوانش: (~.) (اِمر.)]

(اَ) (اِمر.) غیر ایرانی.

فرهنگ فارسی هوشیار

انیران

خارجی، غیر ایرانی


خارجیان

بیگانگان انیران

فرهنگ پهلوی

انیران

روشنایی بی پایان

معادل ابجد

انیران

312

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری