معنی اهل خانه

لغت نامه دهخدا

اهل خانه

اهل خانه. [اَ ل ِ ن َ / ن ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ساکنان خانه. اهل بیت: پیش از آنکه با اهل خانه سخنی گوید اهل او به مصلحتی در گنجینه درآمد. (انیس الطالبین ص 147). || به کنایه، زن. زوجه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به اهل بیت شود.

حل جدول

اهل خانه

خانمان

فارسی به انگلیسی

اهل‌ خانه‌

House, Household, Denizen

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

اهل خانه

Das haus, Haus (n), Rente (f), Unterkunft (f)

معادل ابجد

اهل خانه

692

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری