معنی اوره مصنوعی

حل جدول

اوره مصنوعی

اختراعی از فردریک وهلر آلمانی


مخترع اوره مصنوعی

فردریک وهلر


مخترع آلمانی اوره مصنوعی

فردریک وهلر

لغت نامه دهخدا

اوره

اوره. [اَ رَه ْ] (اِ مرکب) رهگذر آب. (اوبهی). آب راهه.

اوره. [اَ رَه ْ] (ع ص) گول و احمق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). احمق. (تاج المصادر بیهقی). ابله.

اوره. [اَ رَ / رِ] (اِ) ابره، قبا و ابره رضایی و غیره. (غیاث اللغات). رویه ٔ قبا. (انجمن آرا). ابره است که روی قبا و کلاه وامثال آن باشد چه در فارسی با و واو بهم تبدیل می یابند. (هفت قلزم) (آنندراج) (برهان). ابره، قبا و کلاه و جز آن در مقابل آستر. (ناظم الاطباء):
حال مقلوب شد که بر تن دهر
اوره کرباس و دیبه آستر است.
خاقانی.
|| خوب ترین طرف جامه. || سطح از هر چیزی. (ناظم الاطباء).
- اوره ٔ افلاک، فلک الافلاک و عرش. (ناظم الاطباء).

اوره. [] (اِخ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند. کوهستانی و سردسیر و دارای 450 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات، بنشن، سیب زمینی، قیسی و میوجات سردسیری و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).

اوره. [رِ] (فرانسوی، اِ) به اصطلاح کیمیا، ماده ای است بی رنگ و بی بو و طعمش شبیه به طعم شوره که در بول تولید میگردد و چون با اکسیژن ترکیب یابد تولید اسید اوریک میشود و اورات ملحی است که از اسید اوریک با یک بزی حاصل میگردد. (ناظم الاطباء). ترکیب آلی سفید متبلور با فرمول شیمیایی 2 (NH2) CO در همه ٔ پستانداران و بعضی ماهیها عمده ترین محصول نهایی ازت دار سوخت وساز مواد پروتئینی است در بدن (در پرندگان، حشرات و اغلب ماهیها، محصول نظیر آن اسید اوریک است). اوره نه فقط در ادرار پستانداران بلکه در خون و صفرا و شیر و عرق و سایر مایعات بدن آنها موجود است. ادرار انسان از 2 تا 5 درصد اوره دارد که در انسان بالغ در حدود روزی 30 گرم دفع میشود. اوره اولین ماده ٔ آلی است که مصنوعاً (توسط ف. ولر) ساخته شد (1828م.)، و این امر دارای اهمیت تاریخی است زیرا تا آن زمان دانشمندان معتقد بودند که مواد آلی فقط در تحت تأثیر «نیروی حیاتی » که در بدن موجودات زنده در کار است ممکن است تشکیل یابد و کشف ولر اولین ضربه ای بود که بر این نظریه که به نظریه ٔ نیروی حیاتی معروف است وارد شد. اوره برای تهیه ٔ کودهای شیمیایی و بعضی داروها و نیز در طب بکار میرود و از موارد استعمال عمده ٔ آن تهیه ٔ رزینهایی است که ازاوره و فورمالدئید بدست می آیند و در ساختن دسته ای از مواد پلاستیک بکار میبرند. (دایرهالمعارف فارسی).

اوره. [رِ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش نطنز شهرستان کاشان. کوهستانی و سردسیر و خوش آب و هوا و دارای 950 تن سکنه است. آب آن از 14 رشته قنات و محصولات آن غلات، حبوبات، میوجات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی است. عده ای از مردان جهت تأمین معاش به تهران میروند. معصومزاده و قلعه خرابه ای مشهور به وشاق از ابنیه ٔ باستانی آنجا است. مزرعه ٔ فتوح آباد جزء این ده است. در کوههای آن معدن آهن وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


مصنوعی

مصنوعی. [م َ](ص نسبی) صنعتی. عملی. محصول صنعت. آفریده ٔ دست و فکر بشر. مقابل طبیعی و خلقی. || ساختگی.(ناظم الاطباء): دندان مصنوعی، یخ مصنوعی، ابریشم مصنوعی.

فرهنگ عمید

اوره

اَبره: حال مقلوب شد که بر تن دهر / اوره کرباس و دیبَه آستر است (خاقانی: ۶۶)،

ماده‌ای بی‌رنگ و بی‌بو به‌صورت بلورهای سوزنی نازک که در کبد تولید می‌شود و همراه با ادرار از بدن انسان دفع می‌شود. نوع مصنوعی آن در صنعت و کشاورزی به عنوان کود کاربرد دارد،

فرهنگ معین

اوره

(اَ رَ یا اُ رِ) (اِ.) = ابره: رویه جامه و قبا.

(رِ) [فر.] (اِ.) جوهر بول، ماده ای آبی رنگ، شور و تلخ تشکیل یافته از اکسیژن، ازت، هیدروژن و کربن.

فارسی به عربی

مصنوعی

باطل، دمیه، ماکر

معادل ابجد

اوره مصنوعی

478

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری