معنی اولین قبله گاه مسلمین
حل جدول
لغت نامه دهخدا
قبله گاه. [ق ِ ل َ / ل ِ] (اِ مرکب) مکان قبله. جای قبله. (آنندراج). || هرجائی که وقت پرستش یزدان بدان روی آورند. || از القاب پدر و کسی که قایم مقام وی باشد. (ناظم الاطباء).
قبله گاه مجوس
قبله گاه مجوس. [ق ِ ل َ / ل ِ هَِ م َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از آتش است. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بمعنی قبله ٔ زردشتیان است که کنایه از آتش باشد. (برهان). رجوع به قبله ٔ زردشتیان شود:
ز دیگر طرف سرخ رویان روس
فروزنده چون قبله گاه مجوس.
نظامی (از آنندراج).
قبله گاه حاجت
قبله گاه حاجت. [ق ِ ل َ / ل ِ هَِ ج َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) آنکه حاجت ها برآورد. آنکه در خواستن نیازها بدو روی آورند:
چون قبله گاه حاجت عالم همین در است
صائب چرا گدای در دل نمیشوی.
صائب (از آنندراج).
مسلمین
مسلمین. [م ُ ل ِ](ع ص، اِ) ج ِ مسلم(در حالت نصبی و جری). مردهای مسلمان.(ناظم الاطباء). مسلمانان. آنان که تابع دین اسلام باشند.(یادداشت مرحوم دهخدا). مسلمون: جمیع مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را توفیق راه راست کرامت فرمای.(قابوسنامه چ غلامحسین یوسفی چ 2 حاشیه ٔ ص 6).
فرهنگ عمید
جایی که در نماز به آن رو میکنند، مکان قبله، جای قبله،
[منسوخ، مجاز] پناهگاه،
فرهنگ معین
مکان قبله، جای قبله، هر جا که وقت پرستش خدا بدان روی آورند، عنوانی است احترام آمیز در خطاب به پدر و بزرگان. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (اِمر.)]
قبله
(قُ لَ یا لِ) [ع. قبله] (اِ.) بوسه.
(قِ لَ یا لِ) [ع. قبله] (اِ.) جهتی که هنگام نماز خواندن به آن رو می کنند.
(قَ لَ یا لِ) [ع. قبله] (اِ.) نوعی از مهره که بدان مردان را بند کنند و نیز به جهت دفع چشم زخم بر گردن اسب بندند.
فرهنگ فارسی هوشیار
تعبیر خواب
اگر کسی در خواب بیند سوی مشرق نماز نمود، دلیل است میل به دین رسول (ص) ندارد. اگر بیند رو به قبله نماز کرد، دلیل است در راه دین صادق است و توفیق طاعت یابد - محمد بن سیرین
معادل ابجد
490