معنی اولین پادشاه آق قویونلو

لغت نامه دهخدا

آق قویونلو

آق قویونلو. (اِخ) نام طائفه ای از امرای ترکمان، رقبای قبیله ٔ قره قویونلو که از 780 تا 908 هَ.ق. در آذربایجان و دیاربکر حکمرانی داشتند و شاه اسماعیل صفوی در 907 در جنگ شرور آنان را مغلوب و منقرض کرد. قرایولق عثمان، حمزه، جهانگیر، اوزون حسن، خلیل، یعقوب، بایسنقر، رستم، احمد، مراد، الوند، مراد (بار دوم) نام امرای این طایفه است.


آق

آق. (ترکی، ص) سپید. سفید.

آق. (اِخ) نام طائفه ای از ترکمانان ساکن ایران، دارای 700 خانوار. || نام طائفه ای از ترکمانان ایران، ساکن قزل ملته حرگلان دارای سی خانوار.


قره قویونلو

قره قویونلو. [ق َ رَ ق ُ یُن ْ] (اِخ) قراقوینلو. رجوع به قراقوینلو شود.

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

آق

[تر - مغ.] (ص.) سفید: آق پر، پر سفید؛ آق تپه، تپه سفید.

فرهنگ فارسی هوشیار

آق

ترکی سپید پیشوند است و تنهابه کار نمی رود (صفت) سفید سپید: آق پر پرسفید آق تپه تپه سفید.

معادل ابجد

اولین پادشاه آق قویونلو

719

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری