معنی اون ویلانس ریچاردسون

حل جدول

اون ویلانس ریچاردسون

برنده نوبل فیزیک در سال 1928 میلادی


اون ویلانس ریچاردسون از انگلیس برای

برنده نوبل فیزیک در سال 1928 میلادی


اون

معلق، آویزان

عدد 10 آذری


تونی ریچاردسون

برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 1963 میلادی

لغت نامه دهخدا

ریچاردسون

ریچاردسون. [سُن ْ] (اِخ) سر اون ویلانز ریچاردسون. فیزیکدان انگلیسی. متولد 1879 م. وی در سال 1928 م. برای کشفیاتی که در قوانین تولید ترموالکتریک دارد، به اخذ جایزه ٔ نوبل نایل آمد. (از فرهنگ فارسی معین).

ریچاردسون. [سُن ْ] (اِخ) ساموئل. نویسنده ٔ انگلیسی (1689- 1761 م.). وی موجد رمان جدید انگلیسی و نویسنده ٔ کلاریس هارلو، پاملا و گراندیسون است. آثار او در دیدرو و روسو مؤثر افتاده است. (فرهنگ فارسی معین).


اون

اون. [] (ترکی، اِ) آواز. (شرفنامه ٔ منیری).

اون. [اِ وَ] (ع اِ) هنگام. (منتهی الارب).

اون. [اَ وَ] (ع اِ) هنگام. (منتهی الارب). ج، آونه. (منتهی الارب).

اون. (ع اِ) ج ِ اِوان. صفه ٔ بزرگ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ایوان.

اون. [اَ] (ع اِ مص) تن آسایی. || نرمی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). || (ص، اِ) آرام و نرم. (ناظم الاطباء). || آهسته. || رفتار. || یک گوشه ٔ خرجین. || (مص) آهسته و نرم و آرام رفتن. (منتهی الارب). (ناظم الاطباء). آهستگی و چربی کردن. (تاج المصادر بیهقی). نرم رفتن. (تاج المصادر بیهقی).

گویش مازندرانی

ترکی به فارسی

اون

ده

آرد

معادل ابجد

اون ویلانس ریچاردسون

748

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری