معنی اپارتمان
حل جدول
فارسی به عربی
تقسیم، جناح، شقه، غرفه
فارسی به آلمانی
Reihe (f), Mietwohnung (f), Wohnung (f), Wohnung
سوئدی به فارسی
اپارتمان،
gemak
اپارتمان،
hyreskasern
ملک استیجاری، مستغلا ت، اپارتمان،
indelt
ملک استیجاری، مستغلا ت، اپارتمان،
arrendeg rd-hyrd bostad
ملک استیجاری، مستغلا ت، اپارتمان،
فرانسوی به فارسی
اپارتمان.
آلمانی به فارسی
عربی به فارسی
اپارتمان , تخت , پهن , مسطح
اسپانیایی به فارسی
اپارتمان، تخت، پهن، مسطح، دنباله، رشته، همراهان، ملتزمین، رشته مسلسل، اپارتمان، اتاق مجلل هتل، قطعه موسیقی.
معادل ابجد
695