معنی اپرای ژرژ بیزه

لغت نامه دهخدا

بیزه

بیزه. [زِ] (اِخ) ژرژ. آهنگساز فرانسوی متولد بسال 1838 م. در پاریس و متوفی بسال 1875 م. در کنسرواتوار پاریس تحصیل کرد و در 1857 م. جایزه ٔ بزرگ رم را برد. مصنف «صیادان مروارید» و «دختر زیبای پرت » و «کارمن » که شاهکارهایی است مشحون از حیات و سمفونی. (دائره المعارف فارسی).

بیزه. [زَ / زِ] (اِ) آلت بیختن. قیاساً از کلمه ٔ بیز که مفرد امر حاضر بیختن است با «هَ» علامت اسم آلت. چون کلمه ٔ مناسبی در اول این حرف درآید از آن اسم آلت توان ساخت. (یادداشت مؤلف).

بیزه. [زَ] (اِخ) دهی از دهستان مزینان بخش داورزن شهرستان سبزوار است و 758 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


ژرژ

ژرژ.[ژُ] (اِخ) (گیورگیس) رجوع به مهران گشنسب شود.

ژرژ. [ژُ] (اِخ) نام دوک ِ ساکس. او را باربو گفتندی (1471-1539 م.).

ژرژ. [ژُ] (اِخ) نام ناحیتی به افریقای جنوبی از مستعمرات انگلیس، دارای 10095 تن سکنه.

ژرژ. [ژُ] (اِخ) مادموازل مارگریت ژزفین ویمر. هنرپیشه ٔ فرانسوی. مولد بایو بسال 1787 و وفات بسال 1867 م.

ژرژ. [ژُ] (اِخ) هانری. نویسنده و سیاستمدار امریکائی. مولد بسال 1839 در فیلادلفیا و وفات در نیویورک بسال 1899 م.

ژرژ. [ژُ] (اِخ) ملقب به متاتسمیندل. یکی از قدیسات ارمنی. وی به تیالت (در گرجستان) در حدود سال 1014 م. متولد شد و بسال 1072 درگذشت.

معادل ابجد

اپرای ژرژ بیزه

2438

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری