معنی اژدهای افسانه ای یونان باستان
حل جدول
هیدر
جنگ افسانه ای یونان باستان
تروا
زیبای افسانه ای یونان باستان
نارسیس
زیبای افسانه ای یونان
نارسیس
زن افسانه اى یونان باستان
پاندورا
جنگ افسانه ای یونان قدیم
تروا
زن اسطوره ای یونان باستان
ونوس
نخستین زن در افسانه یونان باستان
پاندورا
نخستین زن افسانه اى یونان باستان
پاندورا
واژه پیشنهادی
فارسی به عربی
اسطوری، خیالی، رائع، مدهش
لغت نامه دهخدا
اژدهای رایت. [اَ دَ ی ِ ی َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اژدهای علم. نقش اژدرها که بر علم تصویر میکردند:
در تن اژدهای رایت تو
مار افعی شود عدو را پی.
ظهیر فاریابی.
اژدهای علم
اژدهای علم. [اَ دَ ی ِ ع َ ل َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) اژدهای رایت. صورت اژدها که بر علم نقش کنند. (رشیدی):
اژدهای علم عزم ورا بهر عدو
عقرب از پیش روان، نیش اجل در دنبال.
سلمان ساوجی.
رجوع به اژدها شود.
معادل ابجد
1860