معنی اکسیژن

لغت نامه دهخدا

اکسیژن

اکسیژن. [اُ ژِ] (فرانسوی، اِ) گازی است بی رنگ، بی بو، بی طعم، کمی سنگین تر از هوا. یک لیتر آن 1105 گرم جرم دارد. در آب کمی محلول است و در 118 درجه و فشار 50 جو بسختی مایع می شود. در طبیعت به حالت ترکیب و آزاد فراوان یافت می گردد. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

اکسیژن

(اُ ژِ) [فر.] (اِ.) گازی است بی رنگ، بی بو، بی طعم، کمی سنگین تر از هوا. در ترکیب با هیدروژن تشکیل دهنده آب ها و 21% جّو است. [خوانش: (اِ) [معر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

اکسیژن

گازی بی‌رنگ‌، ‌بی‌بو، و بی‌طعم که تقریباً یک‌پنجم حجم هوا را تشکیل می‌دهد و برای تنفس موجودات زنده ضروری است. در جوشکاری، طب، و صنعت به کار می‌رود و با همۀ عنصرهای شیمیایی جز گازهای نجیب ترکیب می‌شود،

حل جدول

اکسیژن

عنصر شماره 8

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اکسیژن

هوازا

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

اکسیژن

اوکسجین

ترکی به فارسی

اکسیژن

اکسیژن 2- آب اکسیژنه

فرهنگ فارسی هوشیار

اکسیژن

گازی است بی رنگ، بی بو، بی طعم، کمی سنگینتر از هواست و یک لیتر آن 501 گرم جرم دارد، در آب کمی محلول است و در -811 درجه و فشار ‎ 05 اتمسفر به سختی مایع میشود، در طبیعت به حالت ترکیب و آزاد فراوان است

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

اکسیژن

Sauerstoff (m)

معادل ابجد

اکسیژن

1141

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری