معنی ایده

فرهنگ عمید

ایده

اندیشه، فکر، عقیده،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ایده

آرمان، اندیشه، زعم، عقیده، فکر

فارسی به انگلیسی

نام های ایرانی

ایده

دخترانه، فکر نو، فکر و اندیشه، رأی

فرهنگ فارسی هوشیار

ایده

فرانسوی مونه


ایده الله

جمله فعلی دعایی) خدای او (مرد) را تایید کناد خ یا ایده الله بنصره. خدای اورابه پیروزی خویش تایید کناد خ یا ایدهاالله (جمله فعلی دعایی) خدای او (زن) را تایید کناد خ

فرهنگ معین

ایده

(دِ) [فر.] (اِ.) اندیشه، فکر، عقیده، تصور، رأی.


ایده آلیست

(~.) [فر.] (اِ.) طرفدار مکتب ایده آلیسم، آرمانخواه.


ایده ئولوگ

(~. ئُ لُ) [فر.] (اِفا.) مسلک ساز، متفکران و فلاسفه و نظریه پردازانی که خالق ایده ئولوژی هستند.


ایده آل

(~.) [فر.] (اِ.) کمال مطلوب، آرزوی عالی.


ایده آلیسم

اصالت تصور و خیال، فلسفه ای که تصور را اصل و حقیقت می شمارد، در هنر یعنی آفریدن آن چه که در ذهن است نه آنچه که واقعیت دارد. [خوانش: (~.) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ایده

آرمان، اندیشه، مونه، رای


ایده آل

آرمانی


ایده آلیسم

آرمان گرایی

لغت نامه دهخدا

ایده ا

ایده ا. [اَی ْ ی َ دَ هَُل ْ لاه] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی) خدای یاریش دهاد: اسماعیل بن عباد ایده اﷲ از برای ابی العباس... به بیرون آوردن آب بعضی از این کاریزها قیام نمود. (تاریخ قم ص 42).

کلمات بیگانه به فارسی

ایده آل

آرمانی

معادل ابجد

ایده

20

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری