معنی بابابزرگ
لغت نامه دهخدا
بابابزرگ. [ب ُ زُ] (اِ مرکب) نیا. پدر بزرگ.
فرهنگ معین
(بُ زُ) (اِمر.) پدربزرگ، نیا.
حل جدول
پدربزرگ
مترادف و متضاد زبان فارسی
پدربزرگ، جد، نیا،
(متضاد) نوه، مادربزرگ
فارسی به انگلیسی
Grandfather
معادل ابجد
235