معنی بادی که در شمال دریای مدیترانه می وزد
حل جدول
ترامونتانا
باد شمال دریای مدیترانه
ترامونتا
عروس دریای مدیترانه
آلانیا
بادی که از مشرق می وزد
صبا
بادی که از سمت مشرق می¬وزد
صبا
بادی که از شرق وزد
صبا
دریای شمال روسیه
کارا
نفت دریای شمال
برنت
لغت نامه دهخدا
دریای مدیترانه. [دَرْ ی ِ م ِ ن َ / ن ِ] (اِخ) دریای مغرب. بحرالروم. دریای سفید. رجوع به بحرالروم ذیل بحر و به مدیترانه شود.
دریای شمال
دریای شمال. [دَرْ ی ِ ش َ / ش ِ] (اِخ) شاخه ای از اقیانوس اطلس به طول حدود 960 کیلومتر که بین برّ اروپا از شمال و جنوب و بریتانیای کبیر از غرب ممتد است. عریضترین قسمتش حدود 640کیلومتر عرض دارد. از جنوب به تنگه ٔ پادوکاله منتهی میشود از لحاظ صید ماهی اهمیت بسیار دارد و دارای قسمت های کم عمق متعددی است که بزرگترین آنها کرانماسه ی داگربنک است که بین انگلستان و دانمارک در عمق کمی زیر آب قرار گرفته است. (از دائرهالمعارف فارسی).
مدیترانه
مدیترانه. [م ِ ت ِ ن ِ] (اِخ) بحر ابیض. متوسط. بحرالروم. دریائی است بزرگ به وسعت سه میلیون کیلومتر مربع که بین سه قاره ٔ آسیا و اروپا و افریقا واقع است. دریای مدیترانه از طریق تنگه ٔ جبل الطارق به اقیانوس اطلس راه دارد وبه وسیله ٔ ترعه ٔ سوئز در مصر با دریای احمر مربوط است. بحرالجزایر و بحرالاسود و دریای مرمره و دریای آزوف از این دریا متفرعند. این دریا از لحاظ کشتی رانی و حمل و نقل از مهمترین دریاهای عالم بشمار میرود.
بادی
بادی. (ص نسبی) منسوب به باد.
- انجیر بادی، تین بادی، انجیر پیش رس و انجیر بادی در فارس معدودی ثمر انجیر است که پیش از رسیدن دیگر انجیرهای درختی پوچ و پرباد و کم مزه رسد.
- بواسیر بادی، نوعی از بواسیر.
- چراغ بادی، چراغ سیمی (در تداول عامه). چراغ فنری.
- کشتی بادی، کشتی دارای بادبان. کشتی باشراع.
فارسی به عربی
فرهنگ عمید
کارکننده با باد: آسیای بادی، کشتی بادی، سازهای بادی،
ویژگی وسیلهای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر میکنند: قایق بادی،
ویژگی سلاحی که با فشار هوا گلوله را پرتاب میکند: تفنگ بادی،
معادل ابجد
1619