معنی باد بهاری
لغت نامه دهخدا
باد بهاری. [دِ ب َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) بادی که بموسم بهار وزد:
باد بهاری بآبگیر برآمد
چون رخ من گشت آبگیر پر از چین.
عماره ٔ مروزی.
گرمای حزیران را، مر سردی دی را
مر باد بهاری را، مر باد خزان را.
ناصرخسرو.
حل جدول
صبا
معادل ابجد
225