معنی بارانداز
لغت نامه دهخدا
بارانداز.[اَ] (اِ مرکب) قسمتی از ساحل و یا بندرگاه و یا منزلی از راه که چارواداران یا کشتی ها و یا دیگر وسایل حمل و نقل مال التجاره و بار خود از ستور فروگیرند. قدسی گوید:
از خس و خار درین دشت صدا می آید
که درین منزل پرخوف مکن بارانداز.
(از آنندراج).
رجوع به بارافکن شود.
|| فروکش شدن. (غیاث). فروکش کردن. || مقام گزیدن. (غیاث). رجوع به بارافکن شود.
فرهنگ معین
بخشی از ساحل یا بندرگاه ک ه کشتی ها بار خود را آنجا بر زمین گذارند، جایی که کاروان فرود می آید. [خوانش: (اَ) (اِمر.)]
فرهنگ عمید
جای بار انداختن،
قسمتی از ساحل یا بندرگاه که در آنجا کشتیها بارهای خود را خالی میکنند، بارافکن،
[قدیمی] جایی که کاروان فرود بیاید،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسکله، بندر، بندرگاه، لنگرگاه
فارسی به انگلیسی
Dock, Landing, Quay, Wharf
فارسی به عربی
حوض السفن، رصیف المرفأ، رصیف المیناء
تعبیر خواب
بارانداز محوطه ای است از بندر که آنجا بارها را از کشتی به خشکی می آورند و از همان نقطه بار کامیون ها یا قطار و راه آهن می کنند و به نقاط دیگر می فرستند. در واقع بارانداز همان بندر است و دیدن بارانداز در خواب دو حالت دارد که باید بیننده خواب دقت نموده و مشخص کند. یک وقت پیاده شده اید و یک وقت است که سوار می شوید و می خواهید بروید. پیاده شدن فراغت از تشویش و نگرانی است. همچنان که سفر دریایی مخاطره آمیز است و چون به بندر و پایاب برسید احساس امنیت و راحت می کنید پیاده شدن در بندر نیز در عالم خواب خوب است چون بشارت می دهد که از نگرانی و تشویش رهایی خواهید یافت. اما یک وقت است که خود را در بارانداز می بینید و آنجا احساس می کنید که می خواهید به سفر دریا بروید و این گویای آن است که به کاری مخاطره آمیز اقدام می کنید. احتمالا با کسی شریک می شوید و یا وام می گیرید -
فارسی به آلمانی
Dock (n), Docken
معادل ابجد
266