معنی بازداشتگاه
لغت نامه دهخدا
بازداشتگاه. (اِ مرکب) توقیف گاه. (واژه های فرهنگستان ایران). جائی که متهمان را قبل از محکومیت دادگاه برای انجام محاکمه توقیف میکنند.
فرهنگ معین
(اِمر.) محلی که اشخاص توقیفی را موقتاً در آن زندانی کنند، زندان.
فرهنگ عمید
محل بازداشت، زندان، جایی که کسی را بهطور موقت زندانی میکنند،
حل جدول
جای توقیف موقتی متهمان
مترادف و متضاد زبان فارسی
بند، توقیفگاه، حبس، دستاقخانه، زندان، سلول، سیاهچال
فارسی به انگلیسی
Concentration Camp
فرهنگ فارسی هوشیار
توقیف گاه
معادل ابجد
741