معنی بازیکن استقلال مبتلا به کرونا
حل جدول
وریا غفوری
خواننده مبتلا به کرونا
احسان خواجهامیری
بازیکن اسبق استقلال
فریدون زندی
بازیکن اسبق استقلال
سامره
هاشم بیگزاده
هاشم بیگ زاده
نوازی
هاشم بیک زاده
بهتاش فریبا
ستار همدانی
صیادمنش
بازیکن فقید استقلال
مجید غلامنژاد
بازیکن اسبق استقلال
ساموئل
بیماری ها
ویروس کرونا یکی از مرگ آورترین ویروس های دنیاست که هزاران نفر را در سراسر دنیا به کام مرگ کشانده است.
کروناویروسها (Coronaviruses) خانواده بزرگی از ویروسها و زیر مجموعهٔ کروناویریده هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماریهای شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ را شامل میشود. کروناویروسها در دهۀ ۱۹۶۰ کشف شدند و مطالعه بر روی آنها بهطور مداوم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت. این ویروس بهطور طبیعی در پستانداران و پرندگان شیوع پیدا میکند، با این حال تاکنون هفت کروناویروس منتقل شده به انسان، کشف شدهاست. آخرین نوع آنها، کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2)، در دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین با همهگیری در انسان شیوع پیدا کرد.
واژه «کروناویروس» از کلمه زبان لاتین "corōna" به معنی تاج یا هاله گرفته شدهاست. این واژه به مشخصهٔ ظاهری ویریونها (شکل عفونی ویروس) که در زیر میکروسکوپ الکترونی دیده میشود، اشاره دارد که حاشیهای از سطح بزرگ و پیازدار داشته و یادآور تصویری از یک تاج سلطنتی، یا تاج خورشیدی است. از این رو کروناویروس را «ویروس تاجدار» نیز مینامند.
کروناویروسها خانواده بزرگی از ویروسها هستند که در چهار سرده (آلفاکروناویروس، بتاکروناویروس، دلتاکروناویروس، گاماکروناویروس)، ۲۲ زیرسرده و ۴۰ گونه جای می گیرند.
افرادی که همزمان دارای بیماری دیگری باشند و کودکان مبتلا به بیماریهای قلبی، بیشتر در معرض خطر ابتلا به کروناویروسها هستند. معمولاً شدت سرماخوردگی که کروناویروس عامل آن باشد بیشتر است. کرونا ویروسها که پس از راینو ویروسها بزرگترین عامل ابتلا به سرماخوردگی هستند، بیشتر در زمستان و بهار باعث سرماخوردگی میشوند. اگرچه کرونا ویروسها بیشتر در حیوانات دیده میشوند، اما هفت نوع از آنها دستگاه تنفسی بدن انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. تشخیص اینکه علت بیماری کرونا ویروس باشد یا خیر کمی مشکل است، چرا که برخلاف راینو ویروسها به سختی در آزمایشگاه رشد و نمو میکنند.
خانواده ویروس کرونا همیشه از گونه حیوانی به گونه دیگری منتقل شدهاست. این ویروس برای انتقال آسانتر ممکن است تکامل پیدا کند و موجب بیماری سختتری شود.
از ۴۰ گونه مختلف خانواده کروناویروس، تاکنون هفت گونه منتقل شده به انسان کشف شده است که موجب بروز بیماریهایی همچون خانواده سرما خوردگی در انسان میگردند. گاهی برخی از کروناویروسها به دستگاه تنفسی حمله میکنند و گاهی علائم خود را در روده و معده افراد نمایان میکنند. علائم ویروس کرونا در ریه، معمولاً در سرماخوردگیهای معمول و نوعی سرماخوردگی ترشح آور به نام پِنومونیا ظاهر میشودکه معمولاً در بیشتر افراد با سرماخوردگی ملایمی همراه است.
لغت نامه دهخدا
مبتلا. [م ُ ت َ] (ع ص) گرفتار. (ناظم الاطباء). دچار. گرفتار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رسم الخط فارسی از «مبتلی » [م ُ ت َ لا] عربی است:
رهاند خرد مرد را از بلا
مبادا کسی در بلا مبتلا.
فردوسی.
پس چرا چون منی که بی مثلم
به چنین حبس مبتلا باشم.
مسعودسعد.
هر که بر درگاه پادشاهان... مبتلا بود به دام مضرت... پادشاه را تعجیل نشایست فرمود در فرستادن او به جانب خصم. (کلیله و دمنه).
گفتم ز اسرار باغ هیچ شنیدی بگوی
گفت دل بلبل است در کف گل مبتلا.
خاقانی.
|| دلباخته. عاشق:
جهاندار از آن چامه و چنگ اوی
ز دیدار و بالا و فرهنگ اوی
برو بر بدانگونه شد مبتلا
که گفتی دلش گشت گنج بلا.
فردوسی.
دلش گرچه به شیرین مبتلا بود
به ترک مملکت گفتن خطا بود.
نظامی.
ایکاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نبودی مجنون مبتلا را.
سعدی.
|| رنجور و گرفتار درد و رنج. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). بیمار:
تو هفت کشور بگرفته ای مخالف تو
ز هفت چرخ شده مبتلا به هفت اندام.
مسعودسعد.
- مبتلا شدن، مبتلا گردیدن. گرفتار شدن. دچار شدن:
تخم وفاست عقل بتو مبتلا شده
گر مر ترا ز تخم وفا برگ و بر جفاست.
ناصرخسرو.
گر زنده ای ز بهر چه با دین چو مرده ای
گر نه دلت به دام هوا مبتلا شده ست.
ناصرخسرو.
مانع... سعادت... نهمتی حقیر است که مردمان بدان مبتلاشده اند. (کلیله و دمنه). هر که دهندش و نستاند مبتلاشود بدانکه خواهد و ندهندش. (کیمیای سعادت).
تنها نه من به خال لبت مبتلا شدم
بر هر که بنگری به همین درد مبتلا است.
(امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 431).
آخر عمر به ضعف پیری مبتلا شده بود. (اوصاف الاشراف). و رجوع به مبتلی شود.
- مبتلا کردن، گرفتارکردن:
چون انس گرفت و مهر پیوست
بازش به فراق مبتلا کن.
سعدی.
- مبتلا گردانیدن، اسیر و گرفتارکردن: به بند بلا مبتلا گردانیده است. (گلستان).
- مبتلا گردیدن، مبتلاگشتن. مبتلا شدن. گرفتار شدن: و آنگاه به انواع بلا مبتلا گردد. (کلیله و دمنه). و هر که علم بداند و بدان کار نکند بمنزلت کسی باشد که مخافت راهی را می شناسد اما ارتکاب کند تا به قطع و غارت مبتلا گردد. (کلیله و دمنه). هرگاه دو دوست به مداخلت شریری مبتلا گردند هر آینه میان ایشان جدایی افتد. (کلیله ودمنه). چون قوت احصانش نباشد به عصیان مبتلا گردد. (گلستان).
- مبتلا گشتن، گرفتار شدن:
مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا
وندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی.
حافظ.
- || رنجور و بیمار گشتن:
از قضای آسمان استاد ما
گشت رنجور و سقیم و مبتلا.
مولوی.
- مبتلا ماندن، گرفتار شدن. دلباخته شدن. دچار شدن:
ملامتگوی بی حاصل نداند درد سعدی را
مگر وقتی که درکویی به رویی مبتلا ماند.
سعدی.
و رجوع به مبتلی شود.
معادل ابجد
1469