معنی بازیکن تیم وست برومویچ آلبیون

واژه پیشنهادی

بازیکن تیم الدوحیل

رامین رضاییان

فرهنگ عمید

تیم

گروهی بازیکن که با یکدیگر در مقابل یک گروه ورزشی دیگر بازی می‌کنند یا مسابقه می‌دهند: تیم فوتبال،
گروهی مرکّب از دو نفر یا بیشتر که برای یک هدف مشخص تلاش می‌کنند: تیم پزشکی،

سخن بزرگان

می وست

رشک ورزی از کمبود خودباوری ریشه میگیرد؛ کمبودی که در درون خود انسان است، نه در دیگران.


جسیمین وست.

اگر دلتان بچه میخواهد، به جای آنکه با فرزند بزرگ خود همچون کودک رفتار کنید، یک بچهی دیگر به دنیا بیاورید.

گویش مازندرانی

په وست

پیوسته – مدام


وست بیین

بس بودن – کافی بودن

لغت نامه دهخدا

تیم

تیم. [ت َ] (ع اِ) بنده و از آن است تیم اﷲبن ثعلبهبن عکابه و تیم اﷲبن قاسط در نمر، و در قریش. تیم بن مره قوم ابی بکر (رض) و تیم بن غالبین فهر و تیم بن قیس بن ثعلبهبن عکابه ودر بکر تیم بن شیبان بن ثعله و در ضبه تیم اللات و تیم بن ضبه و در خزرج تیم اللات که پدران قبیله اند. (منتهی الارب). بنده و تیم اﷲ بنده ٔ خدا و پدر چند قبیله. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بنده و تیم اﷲ و تیم اللات و تیم قریش، هر سه نام قبیله ای است. (آنندراج).

معادل ابجد

بازیکن تیم وست برومویچ آلبیون

1372

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری