معنی بازیکن سابق پرتقال

گویش مازندرانی

پرتقال

پرتقال

لغت نامه دهخدا

پرتقال

پرتقال. [پ ُ ت ُ یا ت ِ] (اِ) نوعی از مرکبات به هیأت نارنج لیکن خوش طعم و شیرین و در ولایات ساحلی خزر بسیار باشد و هر درخت آن 300 تا 500 بار آرد.

معادل ابجد

بازیکن سابق پرتقال

986

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری