معنی بازیگران سریال حوالی پاییز

حل جدول

بازیگران سریال حوالی پاییز

رؤیا تیموریان، آن ماری سلامه، لیلا اوتادی، حسین مهری، رضا اکبرپور، مونا کرمی، ارشا اقدسی، مرتضی علی عباس میرزایی، محمد حمزه ای، بهرام ابراهیمی، کیوان ساکت‌اف، جوانه دلشاد، محمد ساربان، تورج فرامرزیان، پردیس منوچهری، مهرنوش مقیمی، علیرضا لبیبیان، سیامک ادیب، حمید متقی

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

حوالی

پیرامون، گرداگرد،
(حرف اضافه) نزدیک زمان یا مکان مذکور: حوالی شب،

لغت نامه دهخدا

حوالی

حوالی. [ح ُ لی ی] (ع ص) رجل حوالی، مرد سخت حیله گر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل شود.

حوالی.[ح َ لی ی] (ع اِ) ج ِ حَولی ّ. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به معنی اسب و گوسفند یک ساله. (مهذب الاسماء). رجوع به حولی شود. || (ص) رجل حوالی، مرد سخت حیله گر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب).

حوالی. [ح َ لا] (ع اِ) پیرامون. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). گرداگرد. ولی در فارسی بکسر لام متداول و معمول است. (بهار عجم) (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال یکم شماره ٔ 3).

حوالی. [ح َ] (از ع، اِ) پیرامون. گرداگرد. دامنه. اطراف. جوانب. نواحی. نزدیکی. (ناظم الاطباء). گرداگرد چیزی. بدان که لام این لفظ را کسره دادن و در آخر یای معروف خواندن بتصرف فارسیان است. زیرا که در حقیقت حوالی بفتح لام و در آخر الف مقصوره بصورت یا است و در استعمال عبارات عربی همیشه مضاف باشد بسوی یکی از ضمائر در این صورت و حالت آخرش بطور الف لفظ عَلی ̍ بیای تحتانی تبدیل می یابد، چنانکه در حدیث صحیح بخاری اللهم حوالینا و لا علینا و در این مصرع بوستان: حوالیه من کل فج عمیق، لام حوالیه را مفتوح باید خواند و مکسور خواندن غلط است. (غیاث اللغات از مزیل و صراح و قاموس و بهار عجم وغیره). و نزد بعضی حوالیه بفتح لام و در آخر یای تحتانی صیغه ٔ تثنیه است، بجهت تکریر که بضمیر مضاف شده و نونش ساقط شده است و آنچه بعضی گمان برند که حوالی بکسر لام جمع حول است، چنانکه اهالی جمع اهل است، این قیاس خطاست. زیرا که در لغت استعمال شرط است و قیاس را چندان دخل نیست. (آنندراج) (غیاث):
پوپک دیدم بحوالی سرخس
بانگک بر برده به ابر اندرا
چادرکی دیدم رنگین بر او
رنگ بسی گونه بر آن چادرا.
رودکی.
در سایه ٔ آن درخت عالی
گرد آمده آب از حوالی.
نظامی.
بر کشتن خویش گشته والی
لاحول از او به هر حوالی.
نظامی.
خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بازم بیک شبیخون بر ملک اندرون زد.
سعدی.


پاییز

پاییز. (اِ) رجوع به پائیز شود.

تعبیر خواب

پاییز


۱ـ اگر زنی خواب فصل پاییز ببیند، نشانه آن است که از دعوا و اختلافات دیگران برای کسب دارایی سود خواهد برد.

۲ـ اگر زنی خواب ببیند در فصل پاییز می خواهد ازدواح کند، نشانه آن است که شوهری دلخواه خواهد یافت و زندگی مطلوبی خواهد داشت. - آنلی بیتون

فرهنگ فارسی هوشیار

پاییز

(اسم) یکی از فصول چهارگانه سال و آن فصل سوم سال است میان تابستان و زمستان مدت ماندن آفتاب است در بروج میزان و عقرب و قوس خزان خریف برگ ریزان. یا پاییز عمر. روزگار پیری.

فرهنگ معین

حوالی

(حَ) [ع.] (اِ.) گرداگرد، پیرامون.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

حوالی

گرداگرد، پیرامون، نزدیکیها، دور وبر

کلمات بیگانه به فارسی

حوالی

گرداگرد - نزدیکیها

مترادف و متضاد زبان فارسی

حوالی

اطراف، اکناف، پیرامون، جوانب، حول‌وحوش، دوروبر، نزدیک، سرزمین، ناحیه، منطقه، جا، مکان، حدود

فارسی به عربی

حوالی

تنوره

معادل ابجد

بازیگران سریال حوالی پاییز

677

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری