معنی بازیگر زن فیلم ساعت پنج عصر

آزاده صمدی

شیرین بینا

مهتاب کرامتی

اد هریس

همایون ارشادی

مهران رجبی

شاهرخ استخری

شش پنج زن. [ش َ / ش ِ پ َ زَ] (نف مرکب) شش و پنج زن که شش پنج زند و بازد، و شش پنج نوعی قمار است:
لیک گر میرم ندارم من کفن
در قمار مفلس شش پنج زن.
مولوی.
|| شش و پنج. شش پنج. (ناظم الاطباء). رجوع به شش پنج شود. || کسی که هرچه باشد در معرض تلف آرد. (ازآنندراج):
شش پنج زنان داو برده
اما همه نقش یک شمرده.
خاقانی (از آنندراج).

پنج پنج. [پ َ پ َ] (ق مرکب) پنجگان پنجگان. پنج تا پنج تا:
این زمان پنج پنج میگیرد
تا شده عابد و مسلمانا.
عبید زاکانی.

ساعت ساعت. [ع َ ع َ] (ق مرکب) ساعت بساعت. ساعت تا ساعت. دمبدم. لحظه بلحظه:
بدان باید نگریست که ساعت ساعت خللی افتد. (تاریخ بیهقی چ ادیب پیشاوری ص 426).
ای دل تو برو در بر جانان می باش
ساعت ساعت منتظر جان می باش.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 611).
رجوع به ساعت بساعت شود. || ناگهان. غفلهً: اگر هزار چنین کنند من نام نیکوی خود زشت نکنم که پیر شده ام و ساعت ساعت مرگ دررسد. (ایضاً ص 337).

ابراهیم غفوری، سمیرا مخملباف

سمیرا مخملباف

محمّدرضا درویشی

مهران مدیری

محمود کلاری

1403