معنی بازیگر زن فیلم عروسک فرنگی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
عروسک فرنگی. [ع َ س َ ک ِ ف َ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) عروسک منسوب به فرنگ. که در فرنگ ساخته شده باشد. که ساخت فرنگ باشد.
- مِثل ِ عروسک فرنگی، با چشمان زاغ و چهره ٔ سرخ و سفید. (یادداشت مرحوم دهخدا).
عروسک زن
عروسک زن.[ع َ س َ زَ] (نف مرکب) عروسک زننده. آنکه مباشر «عروسک » و منجنیق باشد. (از آنندراج). آنکه عروسک (منجنیق) را بکار اندازد. رجوع به عروسک شود:
عروسک زنانی چو دیوان شموس
خجل گشته زآن قلعه ٔ چون عروس.
نظامی.
بر آن شد که رو در حصارش زند
عروسک زنان زیر خاکش کند.
میرخسرو (از آنندراج).
واژه پیشنهادی
فرهاد صبا
نویسنده فیلم عروسک فرنگی
اصغر آریان خواه
موسیقی فیلم عروسک فرنگی
تورج زاهدی
فیلمبردار فیلم عروسک فرنگی
مهدی مجدوزیری
از بازیگران فیلم عروسک فرنگی
آتیلا پسیانی
پونه حاج محمّدی
حسن پورشیرازی
خسرو شکیبایی
آزیتا لاچینی
تدوین گر فیلم عروسک فرنگی
کیومرث پوراحمد
تهیّه کننده فیلم عروسک فرنگی
رسول صدرعاملی
معادل ابجد
1173