معنی بازیگر زن فیلم یه حبه قند
حل جدول
نگار جواهریان
بازیگر فیلم یه حبه قند
رضا کیانیان
یه حبه قند
فیلمی با بازی پریوش نظریه
بازیگر فیلم یک حبه قند
رضا کیانیان
یه حبه قند، دوزخ برزخ بهشت،
فیلمی با بازی پریوش نظریه
حبه
واحد شمارش قند
کارگردان فیلم یک حبه قند
رضا میرکریمی
واژه پیشنهادی
رضا میر کریمی
فارسی به ایتالیایی
zolletta
لغت نامه دهخدا
حبه زن. [ح َب ْ ب َ زَ] در این بیت سوزنی این صورت آمده است:
زین سور بآئین تو بردند بخروار
زرّ و درم آن قوم که نرزند به دو تیز
از مطرب بدزخمه و شب بازی بدساز
سنگ و سرح (؟) وحبه زن و مسخره و حیز.
و شاید این صورت مصحف کلمه ٔ چپه زن یعنی چپک زن، و یا قحبه زن باشد.
یه یه
یه یه. [ی َهَْ ی َهَْ] (ع صوت) یهیه. یهیا. شبانان در راندن شتر گویند: یه یه و یهیا. (از تاج العروس ج 10 ص 421 و ج 9 ص 424). و رجوع به یهیا شود.
حبه
حبه. [ح َب ْ ب َ] (ع اِ) در تداول فارسی هر یک از کبسولهای انگور که به خوشه متصل است و آن را خورند، و آن را وَسگله و غژب و غژم و غجمه نیز خوانند، و عوام گله گویند: یک گِله، یک دانه. حبه کردن، دان کردن. جدا کردن انگور و مانند آن را از یکدیگر. حب کردن.
گویش مازندرانی
خرد کردن گوشت یا قند به صورت حبه های کوچک
کالری خوراکی ها
100 گرم 10 کالری
فرهنگ معین
یک دانه، یک حب، جمع حبات، مقدار کم، اندکی، یک ششمِ دانگ. [خوانش: (حَ بِّ) [ع. حبه] (اِ.)]
معادل ابجد
641