معنی بازیگر سریال بی‌قرار

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌قرار

بی‌تاب، ناشکیب، بی‌صبر، بی‌طاقت، ناشکیبا، حیران، سرگشته، سر به گریبان، شیدا، شوریده، ضجر، ناآرام، ناآسوده، آرام‌ناپذیر،
(متضاد) آرام، پریشان، سراسیمه، متغیر، مضطرب، بی‌ثبات

معادل ابجد

بازیگر سریال بی‌قرار

1054

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری