معنی بازیگر فقید خانهای روی آب
حل جدول
حسین کسبیان
خانهای روی آب
سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر در سال 1380
بازیگر فقید سال94
هما روستا
بازیگر فقید مختارنامه
رضا خندان
بازیگر فقید هزاردستان
گرجی
فقید
درگذشته، شادروان، مفقود، گمشده
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
بر روی آب آمدن...
بر روی آب آمدن. [ب َ ی ِ م َ دَ] (مص مرکب) بر روی کار آمدن که کنایه از ظاهر شدن باشد.
واژه پیشنهادی
آب سوار
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازدسترفته، درگذشته، شادروان، مرحوم،
(متضاد) حی
فرهنگ معین
گم شده، از دست رفته، کنایه از: مرده، درگذشته. [خوانش: (فِ هُ لْ لُ قِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
[مجاز] درگذشته، مرده،
مفقود، گمشده،
فرهنگ فارسی آزاد
فَقِید، گمشده، مفقود، از دست رفته، مجازاً از این عالم رفته
معادل ابجد
1320