معنی بازیگر فقید فیلم جومانجی
حل جدول
رابین ویلیامز
بازیگر فقید فیلم موش
پروین سلیمانی
بازیگر فقید فیلم سگکشی
جمشید لایق
بازیگر فقید فیلم دمرل
اکبر دودکار
بازیگر فقید فیلم اکباتان
داوود رشیدی
بازیگر فقید فیلم حیران
خسرو شکیبایی
بازیگر فقید سال94
هما روستا
بازیگر فقید مختارنامه
رضا خندان
بازیگر فقید هزاردستان
گرجی
بازیگر زن فقید فیلم آوازقو
ثریا حکمت
فقید
درگذشته، شادروان، مفقود، گمشده
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازدسترفته، درگذشته، شادروان، مرحوم،
(متضاد) حی
فرهنگ معین
گم شده، از دست رفته، کنایه از: مرده، درگذشته. [خوانش: (فِ هُ لْ لُ قِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
[مجاز] درگذشته، مرده،
مفقود، گمشده،
معادل ابجد
707