معنی بازیگر فقید چینی فیلم های رزمی
حل جدول
حیرانی
بازیگر فقید فیلمهای رزمی
بروسلی
ورزش رزمی چینی
سانشو
بازیگر فقید فیلم موش
پروین سلیمانی
بازیگر فقید فیلم سگکشی
جمشید لایق
بازیگر فقید فیلم دمرل
اکبر دودکار
بازیگر فقید فیلم اکباتان
داوود رشیدی
بازیگر فقید فیلم جومانجی
رابین ویلیامز
بازیگر فقید فیلم حیران
خسرو شکیبایی
بازیگر فقید سال94
هما روستا
بازیگر فقید مختارنامه
رضا خندان
بازیگر فقید هزاردستان
گرجی
هنر رزمی باستانی چینی
ووشو
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
رزمی
رزمی. [رَ] (ص نسبی) جنگجو. جنگاور. حربی. (فرهنگ فارسی معین). جنگی. منسوب به رزم. اهل رزم. (یادداشت مؤلف). رزمجو:
چنگ است پای بسته سرافکنده خشک تن
چون رزمیی که گوشت ز احشا برافکند.
خاقانی.
معادل ابجد
940