معنی بازیگر فیلم جان سخت

حل جدول

لغت نامه دهخدا

سخت جان

سخت جان. [س َ] (ص مرکب) سنگدل و بیرحم. (آنندراج) (غیاث) (مجموعه ٔ مترادفات ص 74):
سختی ره بین و مشو سست ران
سست گمانی مکن ای سخت جان.
نظامی.
|| سختی کش. (مجموعه ٔ مترادفات ص 209). که تعب و رنج بسیار کشد. که مصیبتهای سخت تواند کشید.

فرهنگ فارسی هوشیار

سخت جان

‎ آنکه به آسانی دست از جان نکشد آنکه به سهولت نمیرد، بیرحم سنگدل.


جان سخت

(صفت) آنکه بسختی جان دهد. ‎، دیر میر. -3 کسی که در سختیها و مشقتهااستقامت کند. -4 ممسک لئیم.

فرهنگ عمید

جان سخت

کسی که به سختی جان بدهد،
[مجاز] کسی که در سختی‌ها و مشقت‌ها پایداری و استقامت داشته باشد،
[مجاز] خسیس، لئیم،


سخت جان

آن‌که به سختی جان بدهد، جان‌سخت،
[قدیمی، مجاز] کسی که در سختی‌ها و بلا‌ها پایداری و استقامت داشته باشد،
[قدیمی، مجاز] خسیس و ممسک،

فرهنگ معین

سخت جان

پُرطاقت، خسیس. [خوانش: (~.) (ص مر.)]


جان سخت

(سَ) (ص مر.) مقاوم در برابر سختی ها.

فارسی به عربی

جان سخت

مقاتل عنید

واژه پیشنهادی

نویسنده فیلم جان سخت

علی اکبر ثقفی، صادق کرمیار


کارگردان فیلم جان سخت

علی اکبر ثقفی


موسیقی فیلم جان سخت

محمّدرضا علیقلی


فیلمبردار فیلم جان سخت

جمشید الوندی، محمّد درمنش


تهیه کننده فیلم جان سخت

علی اکبر ثقفی


از بازیگران فیلم جان سخت

اکبر وارث

معادل ابجد

بازیگر فیلم جان سخت

1514

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری