معنی بازیگر فیلم 5 همخون
حل جدول
ژان رنو
بازیگر فیلم «هیچ»
نیره فراهانى
بازیگر فیلم مزارشریف
حسین یاری
بازیگر فیلم نیاگارا
مریلین مونرو
بازیگر فیلم تراژدی
مهدی هاشمی
انگلیسی به فارسی
عینکی شبیه 5
Chemline type 5
لیف مصنوعی شمیلون نوع 5 (نایلون طناب کشی)
category 5 cable
کابل category 5- کابل استاندارد هشت رسانایی بدون محافظ و زوج سیمی که برای 100base-t:10base-t و سایر شبکه های زوج سیمی تا صد مگا بیت بر ثانیه به کار می رود. از این کابل برای سیم بندی تلفنی نیز استفاده می شود با ظهور کابل category.این نوع کابل از رده خارج شد.
فرهنگ عمید
اجراکنندۀ نقش در نمایش، فیلم، و مانندِ آن،
[مجاز] حیلهگر، نیرنگباز،
لغت نامه دهخدا
بازیگر. [گ َ] (ص مرکب) بازی کننده. لَعِب (منتهی الارب) لَعّاب (دهار) سامد. قصّاف. (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی). لاعب. لاهی. (دهار). آنکه ببازیهای تفریحی و ورزش سرگرم شود. سرگرم کننده. مشغول کننده:
شده تیغها در سر انداختن
چو بازیگر از گویها باختن.
اسدی (گرشاسب نامه).
ز تاک خوشه فروهشته و ز باد نوان
چو زنگیانی بر بادپیچ بازیگر.
ابوالمثل بخاری.
بقال را از برای دفع موشان راسوئی بود، دست آموز و بازیگر. (سندبادنامه ص 202). || هنگامه گیر. مُشَعبِد. مقلد. مُقَلِّس. (منتهی الارب). بندباز. (ناظم الاطباء):
به بازیگری ماند این چرخ مست
که بازی بر آرد به هفتاد دست.
فردوسی.
چو چنبرهای یاقوتین به روزباد، گلبنها
جهنده بلبل و صلصل چو بازیگر به چنبرها.
منوچهری.
که گیتی یکی نغز بازیگر است
که هر دم ورا بازی دیگر است.
(گرشاسب نامه ص 186)
پیروزه رنگ دایره ٔ آسیا مثال
بازیگریست نادره و خلق چون خیال.
ناصرخسرو.
بازیگر است این فلک گردان
امروز کرد تابعه تلقینم.
ناصرخسرو.
از تو بازیچه ٔ عجب کرده ست
گردش این سپهر بازیگر.
مسعودسعد.
کنون همچو بازیگران گاه گشتن
کند همتش را همی بندبازی.
سوزنی.
زباد بررخ او زلف حلقه حلقه ٔ او
خمیده چنبر بازیگر است و بازیگر.
سوزنی.
چو هندوی بازیگر گرم خیز
معلق زنان هندوی تیغ تیز.
نظامی.
خیالی برانگیزم از پیکری
که نارد چنان هیچ بازیگری.
نظامی.
ببازی در آید چو بازیگری
ز پرده برون آورد پیکری.
نظامی.
|| جلف. سبک. شیطان به اصطلاح امروز. (یادداشت مؤلف):
گفتم این بازیگری با هر کسی چندین چراست ؟
گفت بازیگر بود کودک چو بازاری بود.
حقوری هروی.
|| رقاص. پای کوب: اُلعوبَه، زن بازیگر. رقاصه (صراح اللغه). رامشی. رامشگر: و بازیگران بازی میکردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 42).
راست گفتی ز مشک بر کافور
لعبتانند گشته بازیگر.
فرخی.
تبیره زنان پیش و بازیگران
سران می دهنده به یکدیگران.
اسدی (گرشاسب نامه).
و مطرب و مسخره وبازیگر بخود راه ندهد. (مجالس سعدی ص 25). و رجوع به بازیکن و بازی کننده و بازی کردن شود.
اصطلاحات سینمایی
بازیگر فردی است که برای ایفای نقش خاصی درفیلم انتخاب می شود بازیگر اززمانی وارد سینما شد که سینما ازمرحله ی فیلمهای ساده ومستند که بیشتر افراد عادی درمقابل دوربین کارهای روزمره ی خود را انجام می دادند، به مرحله روایتگری ارتقاء یافت. بازیگر ابتدا به مفهوم کلی به کار می رفت، یعنی بازیگر می توانست درتئاتر ونیز سینما ایفای نقش کند. چنان که درابتدای ورود مقوله ی بازیگری به سینما، این بازیگران تئاتر بودند که از تحریم اولیه ی خود به درآمدند وحاضر شدند درسینما بازی کنند، اما با بلوغ سینما، این سینما بود که بازیگران تئاتر راپس زد چراکه بازی درسینما با بازی در تئاتر کاملا فرق دارد. بازی وبازیگر درتئاتر ویژگیهایی ازقبیل اغراق درحرکت وبازی، تداوم بازی یا دریک زمان ارائه شدن بازی وکارروی صدا دارد. درحالی که بازی درسینما، غیرتداومی است و درحرکت وادا ورفتارها اغراق آمیز نیست. بدین شکل بود که سینما برای خود بازیگرانی تربیت کرد وبه این منظور مدرسه بازیگری« اکتورزاستودیو» درسال 1947 با مدیریت « ایلیا کازان » و « چریل کرافورد» درنیویورک تاسیس شد. بازیگرانی چون«مارلون براندو» « جیمز دین» و« آنتونی کویین» ازجمله پرورش یافتگان این مدرسه بودند.
مخفف اصطلاحات انگلیسی
امپی۵ یا امپه۵ نام مسلسل دستی ۹میلیمتری ساخت کارخانهٔ هکلر و کخ آلمان میباشد. امپه۵ مخفف عبارت آلمانی Maschinenpistole 5 به معنای مسلسل دستی مدل ۵ میباشد.
این جنگافزار در دههٔ ۱۹۶۰ طراحی شدهاست و تا امروز در خدمت نیروهای مسلح است. امپی۵ یکی از پرکاربردترین تفنگهای امروز جهان است. در دههٔ ۱۹۹۰ هکر و کخ طرح بهروزشدهٔ امپی۵ یعنی اوامپه را روانهٔ بازار ساخت، اگرچه امروز هنوز هردوی این تفنگها تولید میشوند.
فناوری اطلاعات
کابل category 5، کابل استاندارد هشت رسانایی بدون محافظ و زوج سیمی که برای 100base، t:10base، t و سایر شبکه های زوج سیمی تا صد مگا بیت بر ثانیه به کار می رود. از این کابل برای سیم بندی تلفنی نیز استفاده می شود با ظهور کابل category.این نوع کابل از رده خارج شد
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1101