معنی بازیگر هالیوودی‌ فیلم‌ دور افتاده‌

فارسی به انگلیسی

دور افتاده‌

Boondock, Far-Flung, Far-Off, Lone, Lonely, Out-Of-The-Way, Outer, Outlying, Secluded, Solitary


جای‌ دور افتاده‌

Corner, Outback, Solitude, Backwater, Boondocks


دور افتاده‌ (جا)

Retired


دور افتاده‌ کردن‌

Seclude


سرزمین‌ دور افتاده‌

Hinterland


جاهای‌ دور افتاده‌

Provinces


دور افتاده‌ ترین‌

Farthest, Furthest

معادل ابجد

بازیگر هالیوودی‌ فیلم‌ دور افتاده‌

1173

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری