معنی بازیگر هالیوودی فیلم اد وود

حل جدول

بازیگر هالیوودی فیلم اد وود

مارتین لاندو


بازیگر هالیوودی

براد پیت


اد هریس

بازیگر فیلم ساعتها

بازیگر فیلم ساعت ها

بازیگر فیلم قدرت مطلق


بازیگر هالیوودی فیلم یک ذهن زیبا

اد هریس


بازیگر هالیوودی فیلم خونسردباش

جان تراولتا

لغت نامه دهخدا

اد

اد. [اِ] (اِخ) شهریست به هلند دارای سی هزار تن سکنه.

اد. [اُ] (اِخ) خواهر آبکار پادشاه ارمنستان. رجوع به ایران باستان ص 2602 شود.

اد. [اُدد] (اِخ) ابن اُدَد. پدر عدنان یکی از اجداد رسول صلی اﷲ علیه و آله است. (مجمل التواریخ والقصص ص 228).

اد. [اُ] (اِخ) ژان. کشیش فرانسوی متولد به ری (1601- 1680م.).وی مؤسس جمعیت ادیست ها و برادر مزری مورخ بود.

اد. [-َدْ] (ضمیر) -َد. در آخر صورت مفرد امر آید و افاده ٔ مفرد مغایب حال و استقبال کند: رود، کند، آید، شود.

اد. [اُدد] (اِخ) ابن طابخهبن الیاس بن مضر. نام پدر قبیله ایست از یمن. (تاج العروس) (منتهی الارب). و رجوع به انساب سمعانی ص 9 س 16 شود.

اد. [اَدد] (ع مص) آواز گردانیدن شتر در جوف. باندرون بازگردانیدن شتر ماده آواز خود را. ناله گردانیدن شتر. (تاج المصادر بیهقی). || نالیدن. (زوزنی). نالیدن شتر از جدائی بچه. || دراز کشیدن امری. || سیر کردن در زمین. || رسیدن بلاکسی را. کسی را بلائی رسیدن. (تاج المصادر بیهقی).

اد. [اَدد / اِدد] (ع ص، اِ) کار دشوار و منکر. کار سخت و زشت. (منتهی الارب): لقد جئتم شیئاً اِدّاً. (قرآن 89/19)، ای منکراً. || عجب. عجیب. شگفت. (آنندراج). شگفتی. (مهذب الاسماء). || کار شنیع. (آنندراج). || حادثه ٔ زمانه. بلا. (آنندراج). بلای عظیم. (منتهی الارب). سختی. (مهذب الاسماء). روز بد. || غلبه. قوت. نیرو. (مهذب الاسماء). ج، آداد، اِداد، اِدَد.

معادل ابجد

بازیگر هالیوودی فیلم اد وود

493

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری