معنی بازیگر هالیوودی فیلم سرآغاز
حل جدول
تام هاردی
بازیگر فیلم سرآغاز
تام هاردی
بازیگر هالیوودی
براد پیت
بازیگر هالیوودی فیلم لژیون
دنیس کواید
بازیگر هالیوودی فیلم شانگهای
جان کیوساک
بازیگر هالیوودی فیلم خونسردباش
جان تراولتا
بازیگر هالیوودی فیلم اقتباس
کریس کوپر
بازیگر هالیوودی فیلم قدرت
ریچارد گر
بازیگر هالیوودی فیلم گلادیاتور
ریچارد هریس
بازیگر هالیوودی فیلم مادر
ادهریس
بازیگر هالیوودی فیلم ماسک
جیم کری
بازیگر هالیوودی فیلم جنجال
جسیکا آلبا
بازیگر هالیوودی فیلم نابخشوده
ریچارد هریس
بازیگر هالیوودی فیلم تغییرمسیر
بن افلک
لغت نامه دهخدا
سرآغاز. [س َ] (اِ مرکب) مقابل سرانجام. چیزی که به آن شروع چیزی واقع شود، و با لفظ کردن و زدن مستعمل است. (آنندراج از بهار عجم):
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز.
نظامی.
چو برقع ز روی سخن برفکند
سرآغاز آن از دعا درفکند.
نظامی.
کف صیتش سرآغاز شهی وختم سلطانی
بنام نامی ختمی پناهی شاه بطحی زد.
زلالی (از آنندراج).
حبیبی کو بود محبوب دلها
سرآغاز بهار و آب و گِلها.
زلالی (از آنندراج).
- سرآغاز کردن،شروع کردن. آغاز نمودن:
نخستین گره کز سخن باز کرد
سخن را بچربی سرآغاز کرد.
نظامی.
چو شاه این سخن را سرآغازکرد
چنان گنج سربسته را باز کرد.
نظامی.
معادل ابجد
1741