معنی باسترک
لغت نامه دهخدا
باسترک. [ت َ رَ] (اِ) نوعی از سار. (ناظم الاطباء). مرغی است. (یادداشت مؤلف). به ترکی صغرجق. (فرهنگ شعوری):
در دست غمت را (کذا؟) شده ام آنچنان زبون
در پنجه ٔ شاهین فتاده چو باسترک (؟).
میرنظمی (از شعوری).
حل جدول
پرنده توکا
فارسی به عربی
دج
معادل ابجد
683