معنی باطراوت
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
تازه، تر، خرم، شاداب،
(متضاد) بیطراوت، پژمرده
فارسی به عربی
شاب
فارسی به آلمانی
Jugendlich
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
619