معنی باقی گذاشتن

لغت نامه دهخدا

باقی گذاشتن

باقی گذاشتن. [گ ُ ت َ] (مص مرکب) بجا ماندن و برقرار گذاشتن چیزی را. (ناظم الاطباء). برجای نهادن.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

باقی گذاشتن

به جا گذاشتن (مصدر) بجا ماندن بر قرار گذاشتن.

معادل ابجد

باقی گذاشتن

1584

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری