معنی بانزاکت
لغت نامه دهخدا
بانزاکت. [ن ِ ک َ] (ص مرکب) (از: با+ نزاکت) که نزاکت دارد. باتمیز. مؤدب. خوش برخورد. و رجوع به نزاکت شود.
حل جدول
آدابدان
مترادف و متضاد زبان فارسی
مودب، باادب، آدابدان، مودبانه
فارسی به انگلیسی
Suave
فارسی به عربی
لبق
معادل ابجد
481