معنی باوراندن
لغت نامه دهخدا
باوراندن. [وَ دَ] (مص جعلی) پذیرفتانیدن. قبولانیدن. به باور داشتن. قبولاندن. (یادداشت مؤلف).
حل جدول
تلقین
معادل ابجد
314