معنی بایکوت
فرهنگ معین
(مص م.) طرد کردن، (اِمص.) تحریم. [خوانش: [انگ.]]
فرهنگ عمید
تصمیم دستهجمعی چند شخص، شرکت، یا کشور برای قطع روابط خود با یک شخص، شرکت، یا کشور برای ابراز عدم رضایت از عملکرد وی، تحریم،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
تحریم، منع
فارسی به انگلیسی
Boycott
فارسی به ترکی
boykot
فارسی به عربی
مقاطعه
فارسی به ایتالیایی
boicottare
معادل ابجد
439