معنی بخشهای زائد و اضافی
حل جدول
دورریز
بخشهای زاید و اضافی
دورریز
اضافی
افزون، افزودنی، دیگر، زائد، مازاد، زیادی، یدکی
فرهنگ عمید
لغت نامه دهخدا
اضافی. [اِ فی ی] (ع ص نسبی) منسوب به اضافه. رجوع به اضافه شود. || الحاقی. (ناظم الاطباء). || نسبی. اعتباری. مقید، در مقابل مطلق: از این چهار مایه دو سبک است و دو گران. سبک مطلق آتش است و سبک اضافی هواست. و گران مطلق زمین است و گران اضافی آب. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). || ارتباطی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
عربی به فارسی
مترادف و متضاد زبان فارسی
زاید، زیادی، مازاد، یدکی
فارسی به آلمانی
Besonders, Mehr, Weiter ferner, Weiter, Zusätzlich
فارسی به انگلیسی
Over-, Superfluous, Supernumerary
معادل ابجد
1828