معنی بخش شدگی

حل جدول

بخش شدگی

پراکنش

لغت نامه دهخدا

شدگی

شدگی. [ش ُ دَ / دِ] (حامص) حالت و کیفیت شده. رجوع به شده شود.


درهم شدگی

درهم شدگی. [دَ هََ ش ُ دَ / دِ] (حامص مرکب) مخلوط بودن. درهم بودن.غیطله. (از منتهی الارب). و رجوع به درهم شدن شود.


خیس شدگی

خیس شدگی. [ش ُ دَ / دِ] (حامص مرکب) ترشدگی. (یادداشت مولف).


بخش بخش

بخش بخش. [ب َ ب َ] (اِ مرکب) پاره پاره. (غیاث اللغات) (آنندراج). حصه حصه و بهره بهره. (ناظم الاطباء).
- بخش بخش کردن، قسمت کردن. (ناظم الاطباء). تجزیه کردن. (یادداشت مؤلف).


به شدگی

به شدگی. [ب ِه ْ ش ُ دَ / دِ] (حامص مرکب) حالت نقاهت مریض و شفای آن. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

دو تا شدگی

خمیدگی، روی هم افتادگی و تا شدگی و دولائی


عوض شدگی

ورتش ویهرش

فارسی به عربی

معادل ابجد

بخش شدگی

1236

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری