معنی بدسیرت

لغت نامه دهخدا

بدسیرت

بدسیرت. [ب َ رَ] (ص مرکب) بدخلق. بدطینت. بدرفتار. (ناظم الاطباء). بدخو. زشت خصلت. (آنندراج).

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

بدسیرت

بدرفتار، زشت خصلت

واژه پیشنهادی

بدسیرت

ناپاک رو

معادل ابجد

بدسیرت

676

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری