معنی بده بستان
لغت نامه دهخدا
بده بستان. [ب ِ دِه ْ ب ِ] (اِمص مرکب) در تداول عامه، ستد و داد. داد و ستد. معامله. بیع و شری. (یادداشت مؤلف). بده و بستان.
فرهنگ معین
داد و ستد، معامله، مبادله، رد و بدل، روابط پنهانی متقابل. [خوانش: (بِ دِ بِ) (اِمص.) (عا.)]
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
معامله، دادوستد
معادل ابجد
524