معنی برآسودن
لغت نامه دهخدا
برآسودن. [ب َ دَ] (مص مرکب) آسودن. رجوع به آسودن شود.
فرهنگ معین
(بَ. دَ) (مص ل.) استراحت کردن، آسایش یافتن.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آرامش یافتن، آسوده گشتن
فارسی به انگلیسی
Recline
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) استراحت کردن آسایش یافتن.
معادل ابجد
323