معنی برابر پارسى دوران اول زمین شناسی
حل جدول
دیرین زیست
دوران زمین شناسی
ژوراسیک, کرتاسه, یخبندان.
از دوران زمین شناسی
سیلورین
یخبندان
دوران دوم زمین شناسی
مزوزوئیک، میان زیست
مزوزوئیک
دوران نوزیست زمین شناسی
سنوزوئیک
برابر پارسى گرافیتى
دیوار نویسى هنرى
برابر پارسى اسطوره
کهن الگو
برابر پارسى یونیزاسیون
یونش
فرهنگ فارسی هوشیار
دورک نخست
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
زمین شناسی. [زَ ش ِ] (حامص مرکب) علم به احوال کره ٔ زمین و قسمتهای مختلف آن و شناختن معدنیات و عناصری که کره را بوجود آورده اند. معرفه الارض. (فرهنگ فارسی معین). این کلمه بجای معرفه الارض در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است. رجوع به واژه های نوین فرهنگستان ایران و دایره المعارف فارسی شود.
فرهنگ معین
(حامص.) مطالعه زمین و دگرگونی های آن، (اِ.) علمی که موضوع آن زمین و دگرگونی های مربوط به آن است. [خوانش: (~. ش)]
معادل ابجد
1494