معنی برانگیزنده

لغت نامه دهخدا

برانگیزنده

برانگیزنده. [ب َ اَ زَ دَ / دِ] (نف مرکب) باعث. (مهذب الاسماء). بپا دارنده. تحریک کننده. وادار کننده. رجوع به برانگیختن شود.

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

برانگیزنده

محرک، مشوق

فارسی به عربی

برانگیزنده

رائع، مثیر

فرهنگ فارسی هوشیار

برانگیزنده

باعث، وادار کننده، تحریک کننده، بپا دارنده

معادل ابجد

برانگیزنده

349

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری