معنی برزیل

لغت نامه دهخدا

برزیل

برزیل. [ب ْرْ / رِ] (اِخ) از بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای آمریکایی جنوبی است. وسعت آن بالغ بر 8483169 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 63101627 تن است و پایتختش ریودوژانیرو و از شهرهای مهمش سائوپولو، رسیف، سالوادرپورتواککر، بلوهوریزنت و بلم است. رودخانه ٔ عظیم آمازون و شعبه هایش در آن کشور از مغرب و کوههای غربی آمریکای جنوبی سرچشمه می گیرد و به طرف مشرق جریان پیدا میکند برزیل دارای جنگلهای وسیع و انبوه منطقه ٔ استوائی است. مردم برزیل کاتولیک و پرتستان و بزبان پرتقالی سخن می گویند و حکومت آنجا جمهوری است. (فرهنگ فارسی معین).

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

فلوس برزیل

شنبار برزیل

حل جدول

برزیل

سرزمین آمازون

کشور پله

کشور قهوه


شهر برزیل

سانتوس

بلوهوریزُنته

ریو

ناتال


پول برزیل

رئال


پایتخت برزیل

برازیلیا


رود برزیل

آمازونون

آمازون


محصول برزیل

قهوه

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

برزیل

249

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری