معنی برملا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
بهطور آشکار و هویدا، آشکارا،
* برملا شدن: (مصدر لازم) آشکار شدن،
حل جدول
فاش
مترادف و متضاد زبان فارسی
آشکار، ظاهر، علنی، عیان، فاش، رسوا، افشا، ابراز
فارسی به انگلیسی
Public
فارسی به عربی
صارخ
فرهنگ فارسی هوشیار
آشکارا هویدا آشکارا وظاهر وهویدا
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
273